مرحوم شیخ طوسى رحمة اللّه علیه در کتاب خود آورده است:
روزى شخصى بر امام سجّاد زین العابدین علیه السّلام وارد شد و عرضه داشت:
اى پسر رسول خدا! شب را چگونه و در چه حالتى سپرى نمودى؟ و اکنون در چه حالتى هستى؟
حضرت در پاسخ چنین اظهار نمود:
«شب را گذراندم و هم اکنون در حالتى مى باشم که هشت چیز به دنبال من مى باشند و مرا مى طلبند:
1 - خداوند متعال، که از من اطاعت و اجراء دستورات و انجام واجبات و وظایف را مى طلبد.
2 - پیغمبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله، که انجام مستحبّات و کارهاى پسندیده را از من مى طلبد.
3 - عائله و خانواده ام، که از من نفقه و مایحتاج زندگى خود را درخواست دارند.
4 - هواى نفس، که آرزوى رسیدن به خواسته هاى خود را دارد.
5 - شیطان، که مى خواهد مرا مطیع و فرمانبر خویش قرار دهد.
6 - دو ملک مامور الهى، که در همه جا و همه حالات همراه من هستند و از من صداقت و درستکارى مى خواهند.
7 - ملک الموت و عزرائیل است، که هر لحظه ممکن است روح و جان مرا بگیرد.
8 - و در نهایت قبر است، که در انتظار دریافت و تحویل بدن و جسم من به درون خود مى باشد.»
سپس امام علیه السّلام افزود: اکنون حال کسى که در چنین حالات و در مقابل چنین طلبکارانى قرار گرفته است، چگونه مى تواند باشد؟
اعیان الشّیعة : ج 1، ص 645.